–
اگر می توانستید چیزی را تغییر دهید آن چیز چه بود؟ آیا باقی عمر خود را به تعطیلات می رفتید؟ آیا جلوی سوخت های فسیلی را می گرفتید که محیط زیست را آلوده نکنند؟ آیا خواستار جایگزینی سیاستمداران فعلی با افرادی معتمد و سالم بودید؟ بی شک هیچ چیز غیر واقعی تر از از این نیست که همه چیز را مثل قبل رها کنیم در حالی که انتظار نتیجه ای متفاوت را داریم. همه تلاش های فردی ما در جهت کسب منافع و عواطف، بازتابی از وخامت اوضاع دنیای امروز اند. می شود تمام عمر را صرف فرونشاندن این شعله ها که از هر کجا زبانه می کشند کرد. اما باید دانست که این شعله ها همه از یک جا بر می خیزند. هیچ نسخه و راه حل موضعی ای برای این مشکل وجود ندارد بلکه باید همه چیز را از نو بیاندیشیم . بر اساس منطقی نو
اول با تعیین سرنوشت خود.
با پاسخگویی به خود آغاز کنیم.
با جستجوی قدرت شروع کنیم ،نه حکومت.
با پی ریزی روابط مبتنی بر اعتماد و حمایت متقابل آغاز کنیم.
به جای تبدیل دنیا به املاک و قطعه زمین های کوچک شخصی بیاییم به نحوی بهینه از برقراری ارتباطات انسانی بهره ببریم.
بیاییم با آزادی آرمانها آغاز کنیم.
با طغیان سرآغاز فصلی نو را رقم بزنیم.
مشکل اساسی کنترل است.
سر آغاز مشکلات هیرارشی است.
مشکل از مرزبندی است.
مشکل به نحوه ارائه و معرفی خود به یک دیگر بر می گردد.
این رهبران هستند که مشکلات را می آفرینند.
مشکل اصلی وجود دولت ها است.
مال اندوزی و سودجویی سرآغاز مشکلات هستند.
مشکل مساله مالکیت است.
هر گونه نظمی می تواند از دیدگاه نظام حاکم به عنوان مصداق جرم تلقی شود.
برای دگرگون کردن همه چیز -هر جا که هستی شروع کن.
از چنگ زدن به گذشتهها دست بردار.
مبدأ: fa.crimethinc.com/tce/%D9%81%D8%A7%D8%B1%D8%B3%DB%8C
Comments
No comments yet. Be the first to react!